مليحه نوروزبيگي از كارآفرينان و توليدكنندگان برتر استان خراسان رضوي و كشور در زمينه كاشت گل و گياهان زينتي و آپارتماني است. شغل اجدادي خانواده را پيشه خود ساخته و در اين راه تاكنون با آموزش ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر، زمينه كار آنها را در رشته كشاورزي فراهم ساخته است. نظرش اين است كه كارآفريني يك روحيه است و فكر خاصي ميخواهد. با همهگيري كرونا، شغل او در دسته مشاغل بسيار آسيبپذير قرار گرفته و حجم توليدشان به يكدهم ظرفيت توليد رسيده است. او ميگويد: نميتوان گل را از زندگي مردم حذف كرد. ما به دنبال ايجاد خلاقيت و راه برونرفت از اين شرايط هستيم. در اين زمينه يكي از اقدامات تيم او به توليد گلهاي رز جاودان برميگردد، گلي كه بين يك تا 5 سال و بدون آب و خاك زنده ميماند.
به گزارش روابط عمومي اتاق تعاون خراسان رضوي و به نقل از مجله شهربانو (شهرآرا)؛ مليحه نوروزبيگي معاون اقتصادي اتاق تعاون خراسان رضوي، باعث ايجاد اشتغال براي دختران و زنان سرپرست خانوار شده است.
اصالت خانوادهام را حفظ كردم
رئيس هيئت مديره يك شركت تعاوني توليدي گل و گياه است. 17 سال در اين حوزه فعاليت كرده است، بانويي كه به دهه چهارم زندگياش وارد ميشود. اصالتش به شهر محلات، مهد گل و گياه ايران، برميگردد. اجدادش در اين شهر توليدكننده گل و گياه بودهاند و بعدها پدرش راهي مشهد ميشود. دهه ۵۰، پنجراه سناباد و گلفروشي «ايرانهلند» و مردي خستگيناپذير و مردمدار كه باعث رونق توليدات گياهي در مشهد ميشود و دختري كه اگر پاي مشق و درس نباشد، در گلخانه پدر ميچرخد و سرخوش از عطر گلها، آرزوهاي بزرگي در سر ميپروراند.
«مرحوم پدرم عاشق كارش بود. هيچوقت خسته نميشد. به ياد دارم ميگفت بيش از ۱۰ سال است بدون حتي يك روز مرخصي كار كرده است.» و دختر پشتكار و تلاش را از پدر به ارث ميبرد و مردمداري او هم روحيه كارآفريني را در وجودش جوانه ميزند تا امروز به عنوان توليدكننده گل و گياه، افراد بسياري را كه در بين آنها خانمها و دختران جوان تعدادشان زياد است، آموزش دهد و زمينه ايجاد شغلشان را فراهم كند. اعتقادش اين است كه اگر چيزي را ياد گرفته است بايد انتقال بدهد و افتخارش هم اينكه اصالت خانوادهاش را حفظ كرده است.
حال بد توليدكننده
معاون اقتصادي اتاق تعاون و عضو كميسيون اقتصاد و اشتغال پارلمان مشورتي بانوان خراسان رضوي و نايبرئيس اتحاديه توليدكنندگان گل و گياه و محصولات گلخانهاي خراسان و عضو انجمن ملي رز ايران از عناوين شغلي اوست. خانم نوروزبيگي همه فعاليتش را در گلخانه نگذاشته و سعي كرده است تجربياتش را در حوزههاي اجتماعي و اقتصادي ديگر هم به كار ببندد. بحثهاي حقوقي و فني توليد را پيگيري ميكند. مشكلات اقتصادي شركتهاي تعاوني را پيگيري ميكند و در آخرين پيگيريهايشان توانستهاند صنف گلفروشان را در شرايط كرونا و باتوجه به خسارت بسيار زياد توليدكنندگان، جزو مشاغل آسيبديده قرار بدهند. گرچه هنوز مساعدتي از دولت به اين صنف نرسيده است. او ميگويد: حال توليدكننده بد است و حال توليدكننده گل و گياه خيلي بد. كرونا و بحثهاي اقتصادي دست به دست هم دادهاند. البته مشكلات ما مربوط به زماني است كه ارز دولتي از واردات كود و سم برداشته شد. از طرفي قيمت امروز گل با سال 1392 هيچ فرقي نكرده است.
شايعه انتقال كرونا از طريق گل
«كرونا در پايان زمستان آمد و ماه اسفند و اعياد نوروز، رجب و شعبان، بهترين زمان كاري گلفروشان است و تمام اميدشان به اين روزها دوخته شده است اما با وجود كرونا، همه مراسمها تعطيل شد و مصرف گل پايين آمد. حتي شايعه شد كه اين ويروس از طريق گل منتقل ميشود و اين هم فروشمان را كمتر كرد. در حالي كه گلها وقتي از گلخانه به فروشگاهها ميرسند در محلول ضدعفونيكننده قرار ميگيرند تا قارچ نگيرند.» نوروزبيگي اين را ميگويد و ادامه ميدهد: هر واحد صنفي كه در زمان كرونا تعطيل شد با موجود زنده سر و كار نداشت اما در رابطه با صنف گلفروشان، اينگونه نبود. روزانه حجم زيادي از گلهاي ما با وجود اينكه آنها را هرس ميكنيم، دور ريخته ميشود. چون تقاضايي ندارد. هزينههايمان چندين برابر شده اما فروشمان به يكدهم رسيده است. ما فقط حجم توليد را كم كرديم و سعي ميكنيم تعديل نيرو نداشته باشيم. چون بايد نيروهايمان به گلخانه رسيدگي كنند. يك سري از توليديها تعطيل شدهاند و اگر كسي تا امروز مانده، از سرمايههاي ثابت خود استفاده ميكند. محصول ما لوكس محسوب ميشود و وقتي مردم از نظر اقتصادي مشكل دارند، طبيعي است كه تهيه نان شب برايشان واجبتر باشد. اما گل را هم نميشود از زندگي مردم حذف كرد و بايد راه ديگري پيدا كنيم.
رزهاي جاودان
راه ديگري كه او به آن ميانديشد، توليدرزهاي جاودان است، گلهايي كه به نوعي موميايي شده است و يك تا 5 سال بدون آب و خاك زنده ميماند. فقط نبايد در معرض رطوبت و نور زياد قرار بگيرد. اقدام خلاقانه نوروزبيگي در زمينه توليد اين گل به يك سال گذشته برميگردد تا اولين توليدكننده آن در خراسان باشد. او دراينباره ميگويد: براي توليد اين محصول، ۲ سال كار تحقيقاتي انجام داديم و اين گل براي اولين بار در خراسان توليد شده است و آن را با قيمت بسيار مناسب عرضه كرديم. ما ۳۰۰۰ شاخه توليد كرديم و قصد داريم در ماه محرم و با فراغت بيشتر از كار، به توليد دوباره اين گل بپردازيم.
زنان كارآفرين و همسرانشان
در زندگي زنان كارآفرين معمولا به همسراني ميرسيم كه همرشته آنها بوده ودر كنار هم و پابهپاي يكديگر پيشرفت كردهاند. در زندگي خانم نوروزبيگي نيز چنين شرايطي حاكم است. او و همسرش دانشآموخته دانشكده جهاد كشاورزي هستند. آنها در زمان تحصيل در اين دانشكده، زمينهاي مركز تحقيقات دانشگاه جهاد كشاورزي را براي كاشت گل و گياه اجاره ميكنند و 10 سال روي اين زمينها به توليد محصولات گياهي ميپردازند. اما پيش از حضور در دانشگاه، كارشان با تشكيل يك شركت تعاوني رقم خورده است و عدهاي دانشجوي كشاورزي مستعد كار گروهي دور هم جمع ميشوند و كار و سرمايه ميگذارند و در همان سال اول، به دليل فعاليتهاي زياد و حجم قراردادهاي بالا تعاوني برتر كشور شناخته ميشوند.
او تعريف ميكند: زمينهاي كشاورزي دانشگاه را در اختيار دانشجويان مستعد قرار ميدادند و ما هم توانستيم بعد از تشكيل شركت تعاوني به شرط توليد و مشاركت با دانشگاه زمين را اجاره و گلخانه ايجاد كنيم. 10سال گلخانه در دست ما بود و فضاي آموزشي براي انجام كارهاي عملي ايجاد شد. درواقع، دانشگاه، دانشجويانش را براي كارورزي به گلخانه ما ميفرستاد.
صادرات ليليوم
«ما هم به صورت تئوري آموزش ميداديم و هم براي هر روز كاروزها برنامه عملي داشتيم. آنها حتما روزانه بايد گزارش كارشان را به صورت مكتوب به من تحويل ميدادند و من همه را ميخواندم و اين گزارشها برايم بسيار مهم بود. گرچه به آنها سخت ميگرفتم، وقتي كارورزها در گلخانه كار ياد ميگرفتند و به همين واسطه به درآمد ميرسيدند، حس خوبي به من دست ميداد، حسي كه كارآفريني به وجود ميآورد.» او ميگويد كارآفريني يك روحيه و فكر ميخواهد، و اين فكر هميشه با او بوده است.
زمينهاي مركز تحقيقات دانشكده كشاورزي وسعت زيادي دارد و در كنار فرودگاه واقع شده است اما زميني كه در اختيار تعاوني خانم نوروزبيگي قرار ميگيرد شرايط شروع كار را ندارد. او دراينباره تعريف ميكند: زمين ما پر از زباله و نخالههاي بنايي بود و اصلا نميشد به آن نگاه كرد اما بايد براي كشت، بستر ايجاد ميكرديم. بنابراين زمين را تسطيح كرديم و در آن گلخانه زديم. همه هم با هزينه شخصي بود. گلخانه ما 2000 متر وسعت داشت و گلهاي رز و ليليوم بخشي از توليدات ما در زمينه گلهاي شاخهبريده بود. خوشبختانه كيفيت توليد گل ليليوم ما به حدي رسيد كه به صادرات آن به كشور يكي از كشورهاي حوزه خليج فارس پرداختيم.
او ادامه ميدهد: حتي تصور اينكه شاخه گلي از ايران در دست شهروندي در كشوري ديگر است برايم جالب بود. شهرداري هم براي فضاي سبز شهر و در جريان استقبال از بهار، گلهاي فصلياش را از ما ميخريد و در كل سطح شهر، گلهايمان را ميديديم و لذت ميبرديم. جالب اينجاست كه گلهايمان را در بين هزاران گل مشابه تشخيص ميداديم. توليدكنندهها از زماني كه بذر گلي را در خاك ميكارند تا زماني كه به نهال تبديل ميشود با او هستند و ميشناسندش.
بيلش را گذاشت و رفت
خانم نوروزبيگي بعد از چند سال حضور در فضاي گلخانه، تصميم ميگيرد در همين رشته در دانشگاه تحصيل كند و در كنار تجارب كاري گذشته، دانشش را بهروز، و مسائل علمي و فناوريهاي روز را وارد كارش كند. او دانشآموخته رشته فناوري گل و گياهان زينتي از دانشگاه هاشمينژاد جهاد كشاورزي مشهد است. روزهاي حضور در گلخانه نزديك فرودگاه خاطرات شيريني براي اوست و با اشتياق آن را تعريف ميكند: هرروز از صبح تا ساعت 3 و 4 بعدازظهر در گلخانه مشغول بودم. هم تحصيل و هم كار. هواپيماهاي بزرگ را ميديديم و گل ميكاشتيم. البته بيش از صداي هواپيما، صداي فنهاي گلخانه بلند بود. صداها را در لحظه فرود ميشنيديم. به نظر من محيط گلخانه تطبيق زيادي با روحيه خانمها دارد. همان حس مادرانه به پرورش فرزند آنجا جريان دارد اما كار در گلخانه، فوقالعاده سنگين است و بيشتر ميتوان گفت دورنماي خوبي دارد.
به گفته او، دانشجوهاي كشاورزي از همان لحظه انتخاب رشته، بايد به اين فكر كنند كه هيچ پست و مقام و ميز و دفتري منتظرشان نيست و بايد كار ميداني و عملي انجام دهند: شبانهروز بايد نگران گل و گياهانت باشي. توصيه من به همه رشتههاي فني اين است قبل از تصميم به شروع كار و سرمايهگذاري، يك دوره كارورزي كنند. درباره گلخانهداري اين زمان بايد يك سال باشد تا 4 فصل مراحل توليد كار ديده شود. امكانات و تجهيزات را ببينند و همهچيز را براي شروع كار بسنجند.
او ادامه ميدهد: كارورزي داشتم كه كارشناسي ارشد رشته كشاورزي داشت و ميخواست گلخانهاي راه بيندازد. ما داشتيم براي بستر كشتها خاك درست ميكرديم. هنوز نيم ساعت نگذشته بود كه بيلش را كنار گذاشت و گفت، اين كار من نيست. خداحافظي كرد و رفت.
دختراني كه از تحصيل بازنماندند
يكي از دغدغههاي مهم اين بانوي توليدكننده گل و گياه، محصلان رشته كشاورزي در هنرستانهاي دخترانه هستند. دختراني كه به گفته او بايد واحد كارورزيشان را در گلخانههايي خارج از شهر بگذرانند و معمولا به دليل مسافت زياد و راه و زمان طولاني حضور در گلخانهها نميتوانند واحد كارورزي را به انجام رسانده و در نتيجه بايد با ديپلم ناقص، تحصيل را رها كنند. بنابراين خانم نوروزبيگي تصميم ميگيرد در گلخانه خود، اين دختران نوجوان را بپذيرد.
او تعريف ميكند: با چند دبيرستان در محدوده منطقه سيدي صحبت كردم و براي پذيرش دانشآموزانشان اعلام آمادگي كردم. آنها پذيرفتند و 40 تا 50 دانشآموز دختر بايد بعد از تمام شدن امتحانات پايان ترم كه به تابستان ميافتاد، براي كارورزي به گلخانه ميآمدند. درست آن سالهايي شد كه ماه رمضان در اين فصل افتاده بود. حالا تصورش را بكنيد مديريت دختران نوجوان و كمرمقي كه روزه ميگيرند چه سختيهايي دارد. هر روز چند نفري ضعف ميكردند و بيحال بودند. يك بار هم قرار شد هرس كوچكي روي بوتههاي خيار انجام دهند. من دقيق و درست برايشان توضيح دادم كه بايد چهكار كنند اما تلفنم زنگ خورد و دقايقي مجبور شدم گلخانه را ترك كنم. آنها را به مربيشان سپردم و بيرون رفتم. اما زماني كه برگشتم، تمام گلخانه من از بين رفته بود. دختران كارورز به اشتباه تمام گلهاي خيار را چيده و يك برداشت را خراب كرده بودند.
ولي هيچكدام از اين ماجراها باعث نميشود از كارش پشيمان شود و همچنان پرتوان ادامه ميدهد. او ميگويد: دخترها بايد تابستان دفترچههاي كنكور را پر ميكردند. راهنماييشان كردم كه دقيقا چه رشتهاي را انتخاب كنند و ميدانم آن سالها، ورودي دانشگاه جهاد كشاورزي تعداد زيادي دانشجوي تازهوارد دختر پذيرفت، دختراني كه حالا خيلي از آنها يا براي خودشان فعاليت ميكنند يا در جايي مشغول به كار شدهاند.
او حدود 3 تا 4 سال با نوجوانان دختر هنرستان كارورزي كار ميكند.
در ادامه هم اين دورهها را براي بانوان سرپرست خانوار كميته امداد برگزار ميكنند. آموزشهاي كاربردي به آنها ميدهند تا بتوانند زودتر وارد بازار كار شوند. او ميگويد: ما براي فروش توليداتشان هم كمك كرديم. برخيها هم در مجموعه خودمان كار كردند.
وقتي از گلخانه رفتيم
همچنان حركت زندگي در زمينهاي كشاورزي كنار فرودگاه تا قبل از تعطيلي دانشگاه جهاد كشاورزي ادامه داشت. او ميگويد: وقتي با آدمهاي موفق صحبت ميكنم، ميبينم كارشان را دوست دارند و از سر عشق فعاليت ميكنند. من هم تمام لحظههايي را كه در گلخانه هستم، كارم را دوست دارم و اصلا عقبنشيني نكردهام. وقتي در كنار كار، آموزش هم ميدهم، اين علاقه مضاعف ميشود (گرچه آنها از سال 95 از دانشگاه جدا ميشوند و خود به صورت مستقل به توليد ميپردازند).
اوميگويد: ما ويترين خوبي براي دانشگاه بوديم. هم دانشجوي مركز بوديم و هم فعاليت اقتصادي ميكرديم و در هر بازديد مسئولان، دانشگاه به سراغمان ميآمد. آنجا صرفا بحث كار نبود و حضور در محيط علمي، براي ما مطلوب بود. همهچيز خوب بود تا زماني كه مركز تحقيقات كشاورزي با مركز آموزش ادغام شد و مديريت جديد اعتقادي به كارهاي عملي و ميداني نداشت. همهچيز عوض شد و مجبور شديم از آنجا برويم. البته رفتن از آنجا براي ما بد نشد ولي آن زمينها افتاده ماندند و متروكه و مخروبه شدند.
رزهاي مشهد در تهران
حال فضايي را در جاده كلات و در روستاي فرخد به راه انداخته و حرفهايتر و تخصصيتر كار را شروع كردهاند. او ميگويد: يك هكتار زمين داريم كه ۵۰۰۰ متر آن گلخانه است. ۲۰۰۰ متر رز شاخهبريده كاشتيم و مابقي گلهاي آپارتماني و كاكتوس و فصلي است. ما پايه گل رز از هلند خريداري كرديم اما بيشتر رزهاي ما به تهران صادر ميشود.
خانم نوروزبيگي حجم بالاي توليد اين گل را در مشهد در نظر گرفته است و با توجه به اينكه امكان فروش آن را در تهران دارد، اين اقدام را انجام داده است. او ميگويد: در مشهد توليدكننده رز زياد است و قيمت رز پايين. بنابراين ما سعي ميكنيم با ارسال گلهايمان به تهران، امكان فروش بهتر و بيشتر گل رز را در اختيار توليدكنندههاي مشهدي بگذاريم تا عرضه گل در مشهد آنقدر زياد نشود كه از قيمت گل كاسته شود.
فقط 20 درصد از توان توليدكننده صرف توليد ميشود
او در پايان صحبتهايش باز هم از دغدغههايش در زمينه كارآفريني ميگويد: ما يك شركت تعاوني هستيم كه يك سال بعد از شروع كار، شركت برتر استان شديم. اما از كارآفرين هيچ جايي حمايت نميشود. بارها و بارها در جلسات مختلف، مطرح كردهام كه اگر از كارآفرينها حمايت نميكنيد، آنها را درجهبندي كنيد. مگر جز اين است كه پيگيريهاي كارآفرينان به اشتغالزايي منجر ميشود اما توليدكننده مجبور است، 80 درصد از توانش را صرف كارهاي اداري كند، كارهايي كه ربطي به توليد ندارد و معمولا فقط 20 درصد از توانش در مجموعه توليدياش به كار گرفته ميشود. ما راه اينكه گليم خود را از آب بيرون بكشيم، آموختهايم ولي تسهيل در روند كارهايمان موجب افزايش توليد و ايجاد كارآفريني بيشترميشود.